خلاصه داستان : در زمانه‌ای که هیولاها به زمین قدم گذاشته‌اند، مبارزه بشر برای آینده‌اش سبب رویارویی گودزیلا و کونگ شده و دو نیروی قدرتمند را در نبردی ویرانگر مقابل هم قرار داده. در حالی که سازمان سری مونارک مأموریتی پرخطر در مناطق ناشناخته آغاز و سرنخ‌هایی از تاتیتان‌ها کشف می‌کند، توطئه‌ای بشری همه‌ مخلوقات از قبیل خیر و شر را به محو شدن از روی زمین برای همیشه تهدید می‌کند.

خلاصه داستان : فیلم داستان زندگیِ روانشناس " ویلیام مولتون مورستون" و رابطه‌ی همزمانِ او با همسر و معشوقه‌اش است که الهام بخش ساختن ابرقهرمانی جدید به اسم "زن شگفت انگیز" شد.

خلاصه داستان : "آنا" در آستانه‌ی ازدواج است، دوستش به او پیشنهاد می دهد که قبل از اینکه باقی عمرش را با دوست پسرش بگذراند، باید با مردهای دیگر هم قرار بگذارد و...

خلاصه داستان : ویل دانشمند باهوشی است که قصد دارد تمام مغز خود را در داخل یک کامپیوتر پیشرفته قرار دهد تا بتواند اولین ماشینی را خلق کند که مستقل فکر می کند و تصمیم می گیرد. اما ویل پس از اینکه دچار یک آسیب جدی می شود و از لحاظ ذهنی فلج می شود ، همسرش سعی میکند از طریق کامپیوتری که ویل مغز خود را در آن آپلود کرده ، تلاش های ویل را به پایان برساند. اما…

خلاصه داستان : یک دزد حرفه ای و سابقه دار در حالی که برای سرقت جدیدش برنامه می ریزد، سعی دارد با مدیر بانکی که قبلا به آن دستبرد زده ارتباط برقرار کند. از طرفی یک مامور فدرال هم در صدد به دام انداختن او و افرادش است.

خلاصه داستان : دو زن جوان آمریکایی به اسامی «ویکی» (ربکا هال) و «کریستینا» (اسکارلت جوهانسن) برای گذراندن تعطیلات تابستانی نزد یکی از اقوام دور ویکی در شهر بارسلون در کشور اسپانیا می روند. ویکی زنی احساساتی است که بزودی قصد ازدواج با نامزدش داگ را دارد که مردی قابل اطمینان اما غیر رمانتیک است. کریستینا نیز دختری خوشگذران است که قصد دارد در بارسلون ماجراهای جدید عاطفی را تجربه کند. آنها در شهر با مرد نقاشی به اسم «جوان آنتونیو» (خاویر باردم) آشنا می شوند که هنوز با همسر سابقش «ماریا» (پنلوپ کروز) ارتباط دارد. کریستینا در اولین برخورد تحت تاثیر جذابیت جوان قرار می گیرد..

خلاصه داستان : زندگی یک زوج جوان متاهل , پرتابی دلخراش به گذشته و آشنایی شوهر به ارمغان می آورد هدیه مرموز و یک راز هولناک که بر ملا می شود پس از 20 سال ...

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد زنی بنام هانا می باشد که به تازگی شوهر خود را از دست داده و از زندگی ناامید شده است. تا اینکه یک نویسنده بی پروا نیویورکی بنام اندرو با او برخورد می کند و او را مجبور می کند با غم از دست دادن شوهرش کنار بیاید و به زندگی ادامه دهد...