بریتانیا یک نمایشنامه برای سال 43 میلادی است، ارتش امپراتوری روم که به اندازه ی کافی وحشت زده است، برای سرکوب سلتیک بریتانیا وارد عمل میشود، سرزمین مرموزی که در دست زنان جنگجو و کاهنانی قدرتمند است که می توانند نیروهای عالم اموات را هدایت کنند، البته آنطور که خودشان میگویند.

داستان درباره یه شهر کوچک زراعی به اسم اسمال ویل نامیده می شوند توی سطح شهر پخش میشوند، که این سنگ ها تاثیرات عجیبی روی آدمهای داخل شهر دارد و قدرت های متفاوتی به آدمها میدهد که اکثرا هم آدمهای شر این قدرتها را بدست میاورند ولی همراه این شهاب باران ها پسر بچه ای هم از فضا به زمین می آید و توسط خانواده ای که بچه دار نمی شدند به طور اتفاقی پیدا می شود. این بچه قدرتهای عجیبی دارد و این خانواده تصمیم میگرند که این بچه را بزرگ کنند و چون نمی خ واستند مشکلی برای این بچه به وجود بیاید قدرتهای استثن ایی او را از همه مخ فی نگه میدارند . خلاصه جریان داستان از آنجا شروع می شود که این پسر بچه که اسمش را کلارک گذاشته بودند بزرگ شده و به مدرسه می رود و در هر قسمت درگیر جریان تازه ای می شود و از نیروهای عجیبش استفاده می کند...

این سریال از اتاق بازجویی در شهر پاریس در کشور فرانسه آغاز می‌شود. پلیس در حال بازجویی از مظنونان یک پرونده‌ی پیچیده است و داستان از زبان مظنونان روایت می‌شود و…

یک سرباز تیزهوش و بازنشسته نیروی دریایی در شهر پورتلند ایالت اورگن، تبدیل به یک بازرس خصوصی می شود و همچنین از بردادرش محافظت می کند.